با سلام
22 سال دارم و دخترم
از بچگی با دیدن دختر های مو مشکی به شدت تحریک میشدم ولی هیچ تمایلی به جنس مخالف نداشتم
چند باری با چند تا از دوستام یه سری شیطنت هایی باهم داشتیم. چند تا شون الان ازدواج کردن و بچه دارن
من پارسال ازدواج کردم
از همسرم خواستم تا یه هفته دست بهم نزنه تا من آمادگی رابطه رو پیدا کنم
هیچ تمایلی به رابطه داشتن نداشتم... ایشون هم صبر کردن ولی من بازم مخافت کردم
خیلی دعوا داشتیم سر این موضوع. همش هم بخاطر من بود، بالاخره راضی شدم باهاش رابطه برقرار کنم
کلا. دو بار با ایشون رابطه داشتم با این که ایشون کلی سعي کردن با دست و... من رو ارضا کنن موفق نشدن و منم هیچ لذتی نبردم
مثلا تا یکم لذتش شروع میشد سریع تمرکزم بهم میخورد
تهوع آور بود واقعا
آخرش تصمیم گرفتیم خیلی بی سرو صدا و بدون دعوا از هم جدا شیم
حق داشت
بهش گفتم متاسفم ولی من دیگه نمیتونم. باهات رابطه داشته باشم میدونم حق کاملا با توعه ولی من نمیتونم ادامه بدم
قرار گذاشتیم به خونواده ها بگیم تفاهمی باهم نداشتیم
الان هم که خونواده ها قهرن.
نمیدونم چی شد که تصمیم گرفتم ازدواج کنم
ولی ضربه خیلی بدی خوردم
من از همون 13-14 سالگی میدونستم دخترای دیگه ای هم مثل من هستن
یه بار میخواستم با مادرم صحبت کنم
اول همین جوری گفتم مامان این دخترای خارجی رو دیدی باهم ازدواج میکنن؟ یا بهم تمایل دارن؟
گفت چیزی نگو حالم بهم میخوره
منم ترسیدم درمورد خودم بگم
الان با چند تا خانم رابطه دارم که یکی شونم دوستمه
اصلا نمیتونم برم پیش مشاور
واسه همینه اینجام، مجازی
کم کم دارم راضی میشم از وضعم
وقتی میبینم دخترای دیگه که مثل من هستن مورد پذیرش جامعه شون هستن و اصلا خجالت نمیکشن از چیزی که هستن
ولی از نظر شما
من مریض هستم و باید هرطور شده عوض بشم؟